۱٫ مقدمه ای بر روانشناسی رنگ در برندسازی
انتخاب استراتژیک رنگ ها در طراحی لوگوی برند ، ابزاری ظریف و در عین حال قدرتمند است که هویت، ارزش ها و جذابیت عاطفی یک برند را به اشتراک می گذارد. این انتخاب به دور از دلخواه است. ریشه در روانشناسی رنگ دارد، رشته ای از مطالعات که به بررسی چگونگی تأثیر رنگ ها بر ادراک و رفتار می پردازد . هنگامی که مصرف کنندگان با لوگوی برند روبرو می شوند، رنگ های به کار رفته می توانند احساسات و تداعی های خاصی را برانگیزند که می تواند به طور قابل توجهی بر روند تصمیم گیری آنها تأثیر بگذارد .
۱٫ قرمز : اغلب با انرژی، اشتیاق و فوریت همراه است، قرمز می تواند حس هیجان را در اطراف یک برند ایجاد کند. به عنوان مثال، لوگوی قرمز نمادین کوکاکولا فورا قابل تشخیص است و احساسات گرما و نوستالژی را برمی انگیزد.
۲٫ آبی : این رنگ با اعتماد، قابل اعتماد بودن و آرامش مرتبط است. شرکتهای فناوری مانند فیسبوک و آیبیام از رنگ آبی در لوگوی خود استفاده میکنند تا تصویری از ثبات و حرفهای بودن را نشان دهند.
۳٫ سبز : سبز نشان دهنده رشد، سلامتی و آرامش است، رنگ سبز اغلب توسط برندهایی استفاده می شود که می خواهند با طبیعت و سلامتی مرتبط باشند، مانند Whole Foods Market.
۴. زرد : روشن و جلب توجه، زرد می تواند نشان دهنده خوش بینی و دوستی باشد. تصادفی نیست که طاق های طلایی مک دونالد به گونه ای طراحی شده اند که خوش آمد گویی باشند و از فاصله دور به راحتی قابل مشاهده باشند.
۵٫ بنفش : بنفش به معنای تجمل و خلاقیت، انتخابی برای برندهایی است که میخواهند برجسته باشند و حس پیچیدگی را منتقل کنند، مانند Cadbury.
۶. نارنجی : ترکیبی از شور قرمز و دوستی زرد، نارنجی پرانرژی و دعوت کننده است. برندهایی مانند Fanta و Nickelodeon از رنگ نارنجی استفاده می کنند تا سرگرم کننده و قابل دسترس به نظر برسند.
۷٫ مشکی : مشکی ظرافت، قدرت و سادگی را تراوش می کند. برندهای لوکسی مانند Chanel از رنگ مشکی برای ارتباط با انحصار و سبک جاودانه استفاده می کنند.
۸٫ سفید : خلوص، تمیزی و سادگی از ویژگی های مرتبط با رنگ سفید هستند، به همین دلیل است که اغلب در محصولات بهداشتی و بهداشتی استفاده می شود.با در نظر گرفتن دقیق اثرات روانی رنگ ها، برندها می توانند آرم هایی بسازند که نه تنها توجه را به خود جلب کند، بلکه در سطح احساسی با مخاطبان هدف خود طنین انداز شود. نکته کلیدی این است که انتخاب رنگ را با تصویر مورد نظر برند و ارزش هایی که هدف آن ارتباط است، هماهنگ کنید.
۲٫ تاثیر احساسی انتخاب رنگ
در حوزه هویت برند، انتخاب استراتژیک رنگها میتواند طیفی از احساسات و تداعیها را برانگیزد و بهطور نامحسوس بر ادراک و رفتار مصرفکننده تأثیر بگذارد . این تأثیر متقابل روانشناختی صرفاً تصادفی نیست، بلکه ریشه در تئوری رنگ دارد، که نشان میدهد رنگهای خاص میتوانند واکنشهای احساسی خاصی را تحریک کنند . به عنوان مثال، قرمز پر جنب و جوش ممکن است شور و اضطرار را منتقل کند، که اغلب توسط مارک ها برای تحریک هیجان یا نشان دادن فروش ترخیص استفاده می شود. برعکس، رنگ آبی با اعتماد و قابلیت اطمینان همراه است، یک انتخاب رایج برای موسسات مالی که به دنبال ثبات پروژه هستند.
۱٫ قرمز : اغلب برای ایجاد حس فوریت استفاده می شود، می تواند ضربان قلب را افزایش دهد و هیجان ایجاد کند. به عنوان مثال، کوکاکولا از رنگ قرمز برای برانگیختن احساسات اشتیاق و جسارت استفاده می کند.
۲٫ آبی : به خاطر اثرات آرام بخشش شناخته شده است، اعتماد و امنیت را القا می کند. آیبیام و فیسبوک از رنگ آبی استفاده میکنند تا قابل اعتمادتر و قابل اعتمادتر به نظر برسند.
۳٫ زرد : با شادی و خوش بینی همراه است، همچنین می توان از آن برای جلب توجه استفاده کرد. طاق های طلایی مک دونالد به گونه ای طراحی شده اند که دلپذیر و شاد باشند.
۴٫ سبز : نشان دهنده رشد و سلامت است که معمولاً توسط مارک های ارگانیک و طبیعی استفاده می شود. Whole Foods Market سبز را به کار می گیرد تا بر تعهد خود به محصولات طبیعی و سازگار با محیط زیست تأکید کند .
۵٫ بنفش : نشان دهنده تجمل و پیچیدگی است. Cadbury از رنگ بنفش برای برجسته کردن کیفیت برتر شکلات های خود استفاده می کند.
۶٫ نارنجی : ترکیبی از انرژی قرمز و دوستی زرد، برای دعوت به عمل استفاده می شود. Home Depot از رنگ نارنجی برای نشان دادن حس فعالیت و مقرون به صرفه بودن استفاده می کند.
۷٫ مشکی : نشان دهنده ظرافت و رسمی بودن است. برندهای لوکس مانند Chanel از رنگ مشکی برای بیان انحصار و پیچیدگی همیشگی استفاده می کنند.
۸٫ سفید : نمادی از سادگی و خلوص است که اغلب برای ایجاد یک زیبایی شناسی مینیمال استفاده می شود. اپل از رنگ سفید برای ارائه تصویری تمیز و مدرن استفاده می کند.
از طریق این مثالها، آشکار میشود که رنگ یک انتخاب تزئینی صرف نیست، بلکه عنصری محوری در ایجاد پیام و هویت یک برند است. تأثیر متقابل رنگ و احساسات ابزاری پویا است که وقتی به طور مؤثر مورد استفاده قرار گیرد، میتواند تصویر یک برند را با مشخصات روانشناختی مخاطبانش هماهنگ کند.
۳٫ تداعی رنگ در فرهنگ های مختلف
در حوزه هویت برند، انتخاب استراتژیک رنگها میتواند به اندازه طراحی لوگو محوری باشد. رنگهای انتخابشده صرفاً تزئینی نیستند – آنها دارای مفاهیم روانشناختی عمیقی هستند که از مرزهای جغرافیایی فراتر میروند، اما در فرهنگهای مختلف بهطور منحصربهفرد تفسیر میشوند. این نمادگرایی چند وجهی برای برندهایی که هدفشان طنین انداز شدن با مخاطبان جهانی است، بسیار مهم است.
۱٫ قرمز : اغلب با شور و هیجان همراه است، قرمز رنگ قدرتمندی در برندسازی است. در فرهنگ های غربی، می تواند نشان دهنده عشق و شدت باشد، در حالی که در چین، قرمز رنگ رفاه و شادی است که به طور گسترده در جشنواره ها و عروسی ها استفاده می شود. برعکس، در آفریقای جنوبی، قرمز رنگ عزا است.
۲٫ آبی : رنگ آبی که به عنوان رنگ ثبات و اعتماد دیده می شود، در لوگوهای شرکتی مورد علاقه است. در زمینه های آمریکای شمالی و اروپا به عنوان آرامش بخش تلقی می شود، اما می تواند نشان دهنده جاودانگی و عرفان در فرهنگ های خاورمیانه باشد. در مقابل، در چین، آبی می تواند نشان دهنده جاودانگی باشد، اما همچنین می تواند شفا و آرامش باشد.
۳٫ سبز : سبز که معمولاً با طبیعت و رشد مرتبط است، جذابیت وسیعی دارد. در فرهنگ های غربی، اغلب به سلامت و آگاهی محیطی مربوط می شود . در برخی از فرهنگهای آسیایی، رنگ سبز میتواند نماد شروع و تازگی جدید باشد، اما میتواند با خیانت در چین نیز مرتبط باشد.
۴٫ زرد : این رنگ به طور کلی با گرمی و خوش بینی همراه است. در غرب، آن را شاد و جلب توجه می کنند، در حالی که در مصر، زرد رنگ عزا است. در ژاپن، رنگ زرد به معنای شجاعت و نجابت است.
۵٫ مشکی : رنگ مشکی که نشان دهنده پیچیدگی و ظرافت در بسیاری از کشورهای غربی است، انتخاب محبوبی برای برندهای لوکس است. با این حال، این رنگ عزاداری در فرهنگ های غربی و برخی از آسیایی ها نیز هست. در مقابل، در بخش هایی از آفریقا، رنگ سیاه می تواند نمادی از بلوغ و مردانگی باشد.
۶٫ سفید : اغلب نشان دهنده خلوص و سادگی است، رنگ سفید توسط برندها برای انتقال تمیزی و فضیلت استفاده می شود. در فرهنگهای غربی، رنگ سفید با عروسیها و بیمارستانها مرتبط است، که به معنای آغاز و امنیت جدید است. با این حال، در برخی از فرهنگ های آسیایی، رنگ سفید به طور سنتی رنگ عزاداری و یادبود است.
از طریق این مثالها، آشکار میشود که در حالی که برخی از تداعیهای رنگی تقریباً جهانی هستند، برخی دیگر میتوانند به طور چشمگیری بین فرهنگها متفاوت باشند. برندهایی که به دنبال جذابیت بین المللی هستند باید این تفاوت های فرهنگی را با دقت بررسی کنند تا مطمئن شوند که لوگوی آنها پیام مورد نظر را در مناظر فرهنگی مختلف منتقل می کند. این درک از روانشناسی رنگ نه تنها روایت برند را غنی می کند، بلکه ارتباط عمیق تری را با مخاطبان متنوع آن تقویت می کند.
تداعی رنگ در فرهنگ های مختلف – لوگوی برند: استفاده از روانشناسی رنگ در طراحی لوگوی برند
۴٫ علم پشت درک رنگ
هنگام ایجاد لوگوی برند ، انتخاب رنگ بسیار مهم است زیرا می تواند بر رفتار و ادراک مصرف کننده تأثیر بگذارد. چشم انسان می تواند میلیون ها رنگ را درک کند، اما نحوه تفسیر ما از این رنگ ها تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله زمینه فرهنگی، تجربه شخصی و تفاوت های بیولوژیکی است. به عنوان مثال، در حالی که قرمز ممکن است در برخی احساس فوریت یا هیجان را برانگیزد، در برخی دیگر ممکن است به عنوان تهاجمی یا هشدار دهنده تلقی شود. این تغییرپذیری برای طراحان بسیار مهم است که هنگام انتخاب پالتی که با هویت و پیام برند هماهنگی دارد، درک کنند.
۱٫ مبنای بیولوژیکی ادراک رنگ:
شبکیه شامل دو نوع سلول گیرنده نور است: میله هایی که به نور و تاریکی حساس هستند و مخروط هایی که رنگ را تشخیص می دهند. انسان ها معمولاً سه نوع مخروط دارند که هر کدام به طول موج های متفاوت مربوط به قرمز، سبز یا آبی حساس هستند. این دید سه رنگی امکان درک طیف رنگی گسترده ای را فراهم می کند. به عنوان مثال، وقتی یک برند از رنگ سبز پر جنب و جوش در لوگوی خود استفاده می کند، این مخروط های با طول موج متوسط هستند که در درجه اول فعال می شوند.
۲٫ رنگ و احساس:
رنگ ها اغلب با احساسات خاصی همراه هستند. به عنوان مثال، آبی اغلب با اعتماد و قابل اعتماد بودن مرتبط است، به همین دلیل است که یک انتخاب محبوب برای مؤسسات مالی است. از سوی دیگر، زرد اغلب نشان دهنده گرما و خوش بینی است، و آن را به انتخاب رایج برای برندهایی تبدیل می کند که می خواهند دوستانه و در دسترس به نظر برسند.
۳٫ تفاسیر فرهنگی رنگ:
پس زمینه فرهنگی می تواند به طور قابل توجهی بر درک رنگ تأثیر بگذارد. در حالی که رنگ سفید در بسیاری از فرهنگ های غربی با پاکی و عروسی همراه است، در برخی از فرهنگ های شرقی به طور سنتی با عزاداری مرتبط است. بنابراین، یک برند جهانی باید این تغییرات را در نظر بگیرد تا از سوء تعبیر جلوگیری شود.
۴٫ تأثیر متنی بر رنگ:
زمینه ای که یک رنگ در آن دیده می شود می تواند درک آن را تغییر دهد. یک رنگ ممکن است در یک پس زمینه خنثی به عنوان پررنگ و مبتکرانه متمایز شود، اما زمانی که در کنار رنگ های پر جنب و جوش قرار می گیرد، آرام به نظر می رسد. به عنوان مثال، رنگ نارنجی در یک لوگو ممکن است در پس زمینه سفید ظاهر شود، اما زمانی که در کنار رنگ آبی روشن استفاده می شود، کمتر برجسته به نظر می رسد.
۵٫ روند در روانشناسی رنگ:
روندها همچنین می توانند بر نحوه درک رنگ ها در طول زمان تأثیر بگذارند. رنگی که در مد است می تواند یک برند را مدرن و مرتبط جلوه دهد. با این حال، اتکا به روندها نیز می تواند به سرعت با یک نام تجاری آشنا شود. برای جذابیت ماندگار، تعادل بین مد روز و بی زمانی ضروری است.
درک علم پشت درک رنگ برای طراحی موثر لوگو برند ضروری است . با در نظر گرفتن جنبههای بیولوژیکی، عاطفی، فرهنگی و زمینهای رنگ، طراحان میتوانند لوگوهایی ایجاد کنند که نه تنها توجه را به خود جلب کند، بلکه پیام مورد نظر را به مخاطبان هدف نیز منتقل کند .رشد استارتاپ شما با ما چندان چالشی نیست!برنامه رشد ما به استارتآپها کمک میکند تا رشد کنند، درآمدشان را افزایش دهند، و با ارائه پشتیبانی کامل از فروش و بازاریابی به آنها گسترش دهند
۵٫ لوگوهای برند موفق و رنگ آنها
تأثیر متقابل رنگ در لوگوهای برند صرفاً یک انتخاب زیبایی شناختی نیست. این یک تصمیم استراتژیک است که می تواند بر رفتار مصرف کننده و درک برند تأثیر بگذارد. رنگ ها دارای مفاهیم روانشناختی هستند که وقتی به طور موثر مورد استفاده قرار گیرند، می توانند ارزش ها و اخلاق یک برند را بدون نیاز به کلمات بیان کنند. این بخش به استفاده استراتژیک از رنگ در طراحی لوگو می پردازد و بررسی می کند که چگونه رنگ های خاص می توانند احساسات و رفتارهای خاصی را در مصرف کنندگان برانگیزند. از طریق کاوش در مطالعات موردی مختلف، منطق پشت برخی از موفق ترین لوگوهای برند و رنگ هایی که آنها را تعریف می کنند، کشف خواهیم کرد.
۱٫ قرمز کوکاکولا : رنگ قرمز نمادین لوگوی کوکاکولا بلافاصله قابل تشخیص است و مترادف با این برند شده است. این رنگ قرمز خاص، احساسات هیجان و اشتیاق را برمی انگیزد که با پیام برند مبنی بر اشتراک گذاری و لذت همخوانی دارد. رنگ قرمز همچنین اشتها را تحریک می کند و آن را به یک انتخاب عالی برای یک شرکت نوشیدنی تبدیل می کند.
۲٫ IBM Blue : استفاده IBM از رنگ آبی در لوگوی خود حس اعتماد، ثبات و حرفه ای بودن را منتقل می کند. آبی که اغلب با فناوری و هوش مرتبط است، انتخاب مناسبی برای شرکتی است که به نوآوری و قابلیت اطمینان در صنعت فناوری افتخار می کند.
۳٫ سبز استارباکس : لوگوی استارباکس دارای رنگ سبز تیره ای است که اغلب با رشد، نوسازی و شکوفایی مرتبط است. این نشان دهنده تعهد برند به منبع یابی اخلاقی و نظارت بر محیط زیست است و در عین حال فضایی آرام بخش و دعوت کننده برای مشتریان ایجاد می کند.
۴٫ طاق های طلایی مک دونالد : زرد طلایی به کار رفته در قوس های مک دونالد روشن و جلب توجه است و نماد شادی و دوستی است. این انتخاب رنگ برای جذابیت برای کودکان و خانواده ها استراتژیک است، جمعیتی کلیدی برای غول فست فود.
۵٫ تیفانی بلو : جعبه آبی متمایز و لوگوی تیفانی و شرکت نشان دهنده تجمل، انحصار و پیچیدگی است. رنگ آبی تخم مرغی رابین به قدری با این برند مرتبط شده است که به طور رسمی به عنوان “تیفانی بلو” شناخته می شود.
این مثالها نشان میدهند که کاربرد متفکرانه روانشناسی رنگ در طراحی لوگو میتواند به طور قابل توجهی شناخت برند و ارتباط عاطفی با مصرفکنندگان را افزایش دهد. شرکتها با انتخاب رنگهایی که با هویت برند و پاسخ مشتری مورد نظرشان همخوانی دارند، میتوانند یک نماد بصری قدرتمند ایجاد کنند که در آزمون زمان مقاومت کند .
۶. انتخاب پالت رنگ مناسب برای برند خود
هویت بصری یک برند در تثبیت حضور آن در بازار بسیار مهم است. یکی از اجزای مهم این هویت، طرح رنگی است که انتخاب میشود، زیرا نه تنها برند را از رقبا متمایز میکند ، بلکه ارزشها و ماهیت اصلی آن را نیز به مصرفکنندگان منتقل میکند. روانشناسی رنگ عمیق است و هر رنگی می تواند احساسات و واکنش های خاصی را از مخاطب القا کند. بنابراین، انتخاب یک پالت رنگ فراتر از جذابیت زیبایی است. این یک تصمیم استراتژیک است که می تواند بر رفتار مصرف کننده و درک برند تأثیر بگذارد.
۱٫ درک روانشناسی رنگ : هر رنگ تأثیر روانی متفاوتی دارد. به عنوان مثال، رنگ آبی اغلب نشان دهنده اعتماد و قابل اعتماد بودن است، به همین دلیل است که مورد علاقه موسسات مالی است. از سوی دیگر، رنگ قرمز با هیجان و اشتیاق همراه است و آن را به انتخابی محبوب برای برندهایی تبدیل می کند که می خواهند جسور و پرانرژی به نظر برسند.
۲٫ ملاحظات جمعیت شناختی : جمعیت شناسی هدف عامل مهمی در انتخاب پالت است. سن، جنسیت و پیشینه فرهنگی می تواند بر نحوه درک رنگ ها تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، در حالی که صورتی ممکن است جمعیت جوانتر و زن را به خود جذب کند، ممکن است در مردان مسنتر همخوانی نداشته باشد.
۳٫ تجزیه و تحلیل رقبا : تجزیه و تحلیل پالت رنگ رقبا می تواند بینش هایی را در مورد روندهای صنعت ارائه دهد و به برجسته شدن یک برند کمک کند. اگر اکثر رقبا از رنگهای سرد استفاده میکنند، ممکن است یک برند رنگهای گرم را برای متمایز کردن خود در نظر بگیرد.
۴٫ ترکیب رنگ ها و هارمونی : ترکیب رنگ ها باید هماهنگ و هماهنگ با پیام برند باشد. ابزارهایی مانند چرخه رنگ می توانند به یافتن رنگ های مکمل و مشابه کمک کنند. به عنوان مثال، یک برند غذایی سالم ممکن است ترکیبی از سبز و قهوه ای را انتخاب کند، رنگ هایی که اغلب با طبیعت و سلامتی مرتبط هستند.
۵٫ تست و بازخورد : قبل از نهایی کردن یک پالت، بسیار مهم است که آن را در رسانه های مختلف آزمایش کنید و بازخورد جمع آوری کنید. این تضمین می کند که رنگ ها در همه فرمت ها به خوبی کار می کنند و توسط مخاطب مورد نظر به خوبی دریافت می شوند.
۶٫ سازگاری و مقیاس پذیری : یک پالت رنگ خوب باید با طرح های مختلف سازگار باشد و در پلتفرم های مختلف مقیاس پذیر باشد. باید یکپارچگی خود را حفظ کند چه روی کارت ویزیت باشد و چه روی بیلبورد.
با در نظر گرفتن دقیق این جنبهها، یک برند میتواند پالت رنگی ایجاد کند که نه تنها جذاب به نظر میرسد، بلکه هویت آن را نیز در بر میگیرد و با مخاطبانش طنینانداز میکند. به عنوان مثال، یک برند جواهرات لوکس ممکن است پالت مشکی و طلایی را انتخاب کند که ظرافت و انحصار را نشان می دهد، در حالی که یک برند دوستدار محیط زیست ممکن است رنگ های خاکی را برای تأکید بر تعهد خود به پایداری انتخاب کند. نکته کلیدی این است که پالت رنگ را با چشم انداز برند هماهنگ کنید و اطمینان حاصل کنید که در هر نقطه تماس، پیام درستی را منتقل می کند.
انتخاب پالت رنگ مناسب برای برند شما – لوگوی برند: استفاده از روانشناسی رنگ در طراحی لوگوی برند
۷٫ ادغام روانشناسی رنگ در فرآیند طراحی لوگو
تأثیر رنگ بر رفتار مصرفکننده بسیار ظریف و در عین حال عمیق است، و وقتی صحبت از طراحی لوگو به میان میآید، میتواند عامل تعیینکننده بین به یاد ماندنی یا فراموششدنی بودن یک برند باشد. استفاده استراتژیک از رنگ در لوگوها می تواند ارزش های یک برند را منتقل کند، احساسات را برانگیزد و بر ادراک تاثیر بگذارد. در اینجا طراحان می توانند اصول روانشناسی رنگ را در فرآیند طراحی لوگو ببافند :
۱٫ درک معانی رنگ : هر رنگ تأثیر روانی متفاوتی دارد. به عنوان مثال، رنگ آبی اغلب نشان دهنده اعتماد و قابل اعتماد بودن است و آن را به یک انتخاب محبوب برای موسسات مالی تبدیل می کند. قرمز، همراه با هیجان و اشتیاق، اغلب توسط مارک هایی استفاده می شود که می خواهند جسور و پرانرژی به نظر برسند.
۲٫ ملاحظات جمعیت شناختی : پیشینه فرهنگی مخاطب هدف می تواند بر درک رنگ تأثیر بگذارد. در حالی که رنگ سفید در بسیاری از فرهنگ های غربی خالص و تمیز دیده می شود، در برخی از فرهنگ های شرقی با عزاداری همراه است. طراحان باید در مورد مخاطبان خود تحقیق کنند تا مطمئن شوند که لوگو پیام مورد نظر را منتقل می کند.
۳٫ تجزیه و تحلیل رقبا : مشاهده انتخاب رنگ رقبا می تواند بینشی در مورد استانداردهای صنعت ارائه دهد و به برجسته شدن یک برند کمک کند. یک شرکت فناوری ممکن است رنگ آبی را برای همسویی با هنجارهای این بخش انتخاب کند، یا رنگ نارنجی را برای متمایز کردن خود انتخاب کند.
۴٫ ترکیب رنگ ها : تأثیر متقابل رنگ ها می تواند تأثیر لوگو را افزایش دهد. رنگ های مکمل، مانند آبی و نارنجی، ظاهری پر جنب و جوش ایجاد می کنند، در حالی که رنگ های مشابه، مانند سبز و زرد، هماهنگی را ارائه می دهند. انتخاب باید با شخصیت برند مطابقت داشته باشد.
۵٫ تست و بازخورد : قبل از نهایی کردن یک لوگو، آزمایش آن در رسانه های مختلف و جمع آوری بازخورد بسیار مهم است. این تضمین می کند که رنگ ها یکپارچگی خود را حفظ می کنند و لوگو با مخاطب مورد نظر طنین انداز می شود.
نمونه هایی در عمل :
– لوگوی قرمز نمادین کوکاکولا توجه را به خود جلب می کند و اعتماد به نفس ایجاد می کند.
– لوگوی آبی IBM تصویر آن را به عنوان یک شرکت قابل اعتماد و پایدار تقویت می کند.
– استفاده Starbucks از سبز نشان دهنده تعهد آن به مواد طبیعی و مسئولیت زیست محیطی است.
طراحان با انتخاب دقیق رنگهایی که با اخلاق برند هماهنگ هستند و تأثیرات روانی آن را در نظر میگیرند، میتوانند آرمهایی ایجاد کنند که نه تنها چشمها را به خود جلب کند، بلکه خود را در ذهن مصرفکنندگان نیز تثبیت کند.
ادغام روانشناسی رنگ در فرآیند طراحی لوگو – لوگوی برند: استفاده از روانشناسی رنگ در طراحی لوگوی برند
۸٫ نوآوری در استفاده از رنگ برای برندسازی
در قلمرو پویای هویت برند، کاربرد استراتژیک رنگ نه تنها محصولات را متمایز می کند، بلکه اخلاق در حال تکامل فرهنگ مصرف کننده را نیز در بر می گیرد. همانطور که به افق می نگریم، تأثیر متقابل رنگ ها در برندسازی در آستانه فراتر رفتن از مرزهای سنتی است و روایتی را در بر می گیرد که با ارزش ها و آرزوهای نسل جدیدی از مصرف کنندگان همسو می شود. این روایت فقط زیبایی شناسی نیست. این گفتگو بین برند و فرد است، واژگان بصری که با ناخودآگاه صحبت می کند و احساسات و عمل را برمی انگیزد.
۱٫ پایداری از طریق رنگ : برندها به طور فزاینده ای از رنگ های سبز استفاده می کنند تا نشان دهنده تعهد آنها به پایداری باشد. این روند فراتر از خود رنگ است و شرکتها روی رنگدانههایی سرمایهگذاری میکنند که در تولید و چرخه عمرشان سازگار با محیط زیست هستند. به عنوان مثال، یک برند آرایشی ممکن است از رنگدانه سبز مبتنی بر جلبک در لوگوی خود استفاده کند تا استفاده از مواد دریایی را برجسته کند.
۲٫ فراگیری در رنگ ها : فراگیری به سنگ بنای هویت برند تبدیل شده است . یک پالت وسیعتر که نشاندهنده تنوع جهانی است برای ایجاد آرمهایی استفاده میشود که با مخاطبان وسیعتری طنینانداز شود. به عنوان مثال، یک شرکت فناوری را در نظر بگیرید که طیف وسیعی از رنگهای رنگ پوست را در لوگوی خود گنجانده است تا پایگاه کاربر و نیروی کار متنوع خود را منعکس کند.
۳٫ طرحهای رنگی پویا : با تبدیل شدن پلتفرمهای دیجیتال به نقاط تماس اولیه، برندها از فناوری برای ایجاد آرمهایی با رنگهایی استفاده میکنند که بر اساس تعامل کاربر یا زمینه تغییر میکنند. یک سرویس پخش موسیقی ممکن است از لوگویی استفاده کند که رنگ را بر اساس ژانر موسیقی در حال پخش تغییر می دهد و یک تجربه شخصی سازی شده ایجاد می کند.
۴٫ احیای نوستالژیک : رنگهای رترو دهه ۷۰ و ۸۰ در حال بازگشت هستند و برندها را با گرمای نوستالژی پیوند میدهند. یک شرکت بازی سازی ممکن است رنگ های نئونی را که یادآور بازی های آرکید هستند دوباره معرفی کند تا از ارتباط عاطفی مخاطبان خود استفاده کند .
۵٫ تضادها و گرادیان های پررنگ : استفاده از تضادها و گرادیان های برجسته در حال افزایش است و راهی برای ایجاد عمق و حرکت ارائه می دهد. یک شرکت خدمات تحویل میتواند از شیب قرمز به نارنجی استفاده کند که نمادی از سرعت و کارایی است.
۶٫ دقت روانشناختی : درک تأثیر روانی رنگهای خاص منجر به استراتژیهای برندسازی دقیقتر میشود. یک برند غذایی سالم ممکن است از رنگ آبی برای القای احساس اعتماد و پاکیزگی استفاده کند.
۷٫ رنگ و قابلیت دسترسی : دسترسی به یک اولویت تبدیل شده است، با انتخاب رنگ ها برای خوانایی و قابل مشاهده بودن بررسی می شود. برندها با آزمایش ترکیبات رنگی برای کنتراست و وضوح، اطمینان حاصل می کنند که لوگوهایشان برای افراد دارای نقص دید رنگی خوانا است.
همانطور که برندها در آینده حرکت می کنند، نوآوری در استفاده از رنگ ها همچنان جزء مهمی از استراتژی برندسازی است که منعکس کننده سازگاری و آینده نگری یک برند در چشم انداز دائما در حال تغییر بازار است. مثالهای ارائهشده رویکرد چندوجهی را نشان میدهد که برندها برای استفاده از قدرت رنگ در ایجاد هویتی قوی، مرتبط و به یاد ماندنی در پیش گرفتهاند.