تاثیر لوگو حرفه ای بر فروش بیشتر لوگوهای توصیفی (حاوی عناصر بصری که نوع محصول/خدمت را با یکدیگر ارتباط می دهند) بر درک برند بهتر از لوگوهای غیر توصیفی (آنهایی که نوع محصول/خدمت را نشان نمی دهند) تأثیر می گذارد. آنها همچنین دریافتند که علائم توصیفی مؤثرتر هستند – به شرطی که با چیزهای ناراحت کننده یا ناخوشایند همراه نباشند، در این صورت احتمالاً یک لوگوی غیر توصیفی بهتر است.
الگوی لوگوی قاتل شرکت شما
“همه چیز زیباست به جز لوگو، بگذار بزرگتر باشد… کمی بیشتر… کمی بیشتر، عالی.” این عبارت آزاردهنده، در بین مشتریان متاسفانه هنوز بسیار رایج است. این یک توهم است که اگر برند خود را بزرگ کنیم، توجه بیشتری به آن جلب می شود. دیتر رامز اغلب این لوگو را در پشت اشیاء قرار می داد و رفتار خود را اینگونه توضیح می داد: «وقتی با یک فرد جدید آشنا می شوید، نام خود را از دور فریاد نمی زنید، بلکه اجازه می دهید یک دست دادن، یک لحظه ادب و بعد از چند مقدمه. جملاتی که نام/نام خود را ارائه می کنید.
طیف کاملی از ابزارها و ابزارها برای متمایز شدن از رقبا وجود دارد، از تکنیکهای ساده گرافیکی گرفته تا درک نیازهای مشتری و کمپینهای تبلیغاتی پیچیده. وظیفه اصلی علائم تجاری شناسایی و ایجاد ارتباط با محصول، خدمات، فرهنگ، زبان و شیوه بیان خود است.
شکل اقتصادی لوگو چالش بزرگی برای سازندگان است، اولین سوالاتی که طراح باید به آن پاسخ دهد این است که آیا لوگو باید فیگوراتیو و توصیفی باشد یا اینکه می توان آن را به نمادگرایی انتزاعی و غیر توصیفی محدود کرد. هر دو نوع مزایا و معایب خود را دارند، اما کدام یک برای برند ما بهتر عمل می کند؟ به این سوال، دانشمندان مجله تحقیقات بازاریابی به دنبال پاسخ بودند.
تست اثربخشی
تصور کنید که شما یک متخصص بازاریابی هستید که مسئول راه اندازی یک برند جدید به نام FLOX هستید که دانه های قهوه را به باریستاهای حرفه ای می فروشد. شما به تازگی پیامی از مدیر عامل خود دریافت کرده اید که از شما می خواهد یکی از دو لوگو را انتخاب کنید. کدام لوگو را باید انتخاب کنید: در سمت چپ است یا در سمت راست؟
علامت سمت چپ نوعی آرم غیر توصیفی است، انتزاعی و ساده است. با انتخاب سمت چپ، ممکن است به این نتیجه برسید که مشتریان شما یک فرم کم، مینیمالیسم و ابزار بیانی را ترجیح می دهند که بر ناخودآگاه (غیر مستقیم) تأثیر می گذارد. و هنگام انتخاب مناسب، می توانید نتیجه بگیرید که مشتریان شما از اطلاعات ارزشمند، توصیفی و مستقیم در مورد محصول در قالب یک لوگو قدردانی خواهند کرد.
لوگو در آزمایشگاه
محققان در یک مطالعه اخیر مجله تحقیقات بازاریابی، جاناتان لوفارلی، مودرا موکش، و عمارا محمود، تلاش کردند تا کشف کنند که چه چیزی بر اثربخشی یک لوگو تأثیر می گذارد – به ویژه وابستگی آن به توصیفی یا غیر توصیفی بودن آن. ۵۹۷ علامت تجاری شناخته شده به کارگاه برده شد.
این مطالعه لوگوی توصیفی را به عنوان لوگوی حاوی عناصر طراحی متنی یا بصری (یا ترکیبی از آنها) تعریف میکند که به وضوح نوع محصول یا خدماتی را که برند میفروشد، نشان میدهد. یک لوگوی غیر توصیفی از عناصر طراحی تشکیل شده است که مستقیماً آنچه را که شرکت انجام می دهد یا ارائه می دهد نشان نمی دهد. تجزیه و تحلیل تیم تحقیقاتی نشان داد که حدود ۶۰ درصد از شرکت ها از لوگوهای غیر توصیفی و ۴۰ درصد از لوگوهای توصیفی استفاده می کنند.
به عنوان مثال، لوگوی NBA (انجمن ملی بسکتبال) توصیفی است: به لطف شبح مردی که با توپ دریبل می کند، می دانیم که او نماینده ورزش و بسکتبال است. از سوی دیگر، لوگوی مکدونالد وصف ناپذیر است و در اولین جلسه نمیتوانیم مشخصات شرکت، نیاز به تکمیل آن را در قالب تبلیغات، عکس، آزمایش و غیره استنباط کنیم.
در سال های اخیر، چندین برند آرم های خود را تغییر داده اند تا آنها را توصیفی تر کنند (مانند Animal Planet)، در حالی که برخی دیگر دقیقاً برعکس عمل کرده اند (مانند Dunkin Donuts). مثال دیگر لوگوی استارباکس است که برای سالها روی آن نوشته قهوه در اطراف آژیر وجود داشت و این لوگو را توصیفی میکرد. پس از تغییر نام تجاری، این شرکت با حذف کلمه “قهوه” علامت خود را کاهش داد و از توصیفی به غیر توصیفی تغییر کرد و مصرف کنندگان را مجبور کرد که برای تشخیص نام تجاری صرفاً به تصاویر تکیه کنند.
اگر در مورد برندهای بزرگی که سطح آگاهی آنها بسیار بالا است، مانند نایک، استارباکس یا بیامو به آن فکر کنید، میتوانید فرم را سادهتر کنید تا کمتر توصیفی باشد. چنین نمایشی تلاشی تداعی کننده را بر گیرنده تحمیل می کند، او را مجبور می کند تا ربوسی با عنوان آنچه در اینجا گم شده است را حل کند. چنین سرگرمی فکری ای که برای مغز ایجاد می شود با یک تصویر حافظه حکاکی حتی قوی تر به پایان می رسد – ۱:۰ برای نایک. اگر شما یک برند جوان هستید و بودجه بازاریابی شما چشمگیر نیست، باید به دنبال یک لوگوی توصیفی باشید که محصول یا خدمات شما را مشخص می کند.
کشف؟ من فکر نمی کنم
محققان دریافتند که یک لوگوی توصیفی می تواند بر ارزیابی برند، قصد خرید و عملکرد فروش تأثیر مثبت بگذارد. به عبارت دیگر، لوگوهای توصیفی در مقایسه با همتایان کمتر توصیفی خود سود بیشتری برای شرکت دارند. این مطالعه توضیح میدهد که پردازش لوگوهای توصیفی آسانتر است و تمایل به برقراری ارتباط با «اصالت» دارند، که شعاری مد روز و چیزی است که مصرفکنندگان برای آن ارزش قائل هستند. البته این به این سادگی نیست.
این مطالعه همچنین نشان میدهد که شرکتهایی که محصولات یا خدمات متعددی مانند اوبر، پروکتر اند گمبل یا سامسونگ ارائه میدهند، از لوگوهای توصیفی خودداری کنند، زیرا تلاش برای ثبت بصری محصولات یا خدمات نامرتبط میتواند باعث شرمساری مصرفکننده شود. و اگر محصولی با جذابیت کمتری ارائه می دهید (خانه های تشییع جنازه یا دافع حشرات)، از ارتباط بصری نیز اجتناب کنید. شاید این توضیح می دهد که چرا امروزه ۶۰٪ از برندها آرم هایی دارند که “غیر قابل توصیف” در نظر گرفته می شوند.
و بعدش چی؟
تحقیقات کمی ارزش زیادی دارد، اما در مورد طراحی که ذهنی است و هر برند متفاوت است، حداکثر می تواند نقش مکمل را ایفا کند. البته باید آنها را در نظر گرفت – اما پذیرفتن آنها به عنوان حقیقت مقدس و دستورالعملی برای پروژه های بعدی اشتباه است.
هنگام طراحی هویت بصری عوامل زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند، اینها ساعات صرف شده برای مکالمات یک به یک، تحقیق در مورد رقبا، مشتریان، زمینه، تاریخچه سازمان، استراتژی، چشم انداز و ماموریت است. این را نمی توان در اکسل انداخت. نیاز به تجربه و همدلی زیاد دارد.
غیر ممکن است که دو شرکت یکسان باشند. و مهمتر از همه – می توان از ذهن هایی که توسط نمودارها و فرمول ها محدود نشده اند، خلاقیت های دیدنی انتظار داشت. اگر نمی دانید چه زمانی از داده ها در طول طراحی استفاده کنید، متأسفانه من فقط یک پاسخ آزاردهنده دارم – بستگی دارد.
طراحی یک عمل متعادل کننده بین داده ها و خلاقیت است.
چالش
نقش طراح این است که نیازهای مشتری – مشتری را درک کند و سپس این دانش را به یک قالب کاربردی و زیبایی شناختی ترجمه کند. یک کاردستی که بدون درک مفروضات مشتری به کمال رسیده باشد، واقعاً بی فایده است. بنابراین، هر مطالعه ای با هدف شناخت مخاطبان مشتری، محیط و زمینه آنها ارزش طلایی دارد. و این جایی است که من فکر می کنم تحقیقات کمی می تواند بهترین کار را داشته باشد، برای ترکیب و محدود کردن میدان مشاهده
نتیجه گیری
تیم محققان، علیرغم تلاش های خود، به اکتشافات مهمی دست نیافتند. با این حال، بین خطوط می توان به اهمیت فزاینده این سوال اشاره کرد: طراحی کجا مناسب است و نتیجه گیری در مورد معنای داده ها کجاست؟ برای من، طراحی ترکیبی از هنر و تمرین است، مخلوطی عجیب از منطق و جادو – که به ندرت پاسخ های ساده ای می دهد.
برای سفارش طراحی لوگو اصیل و حرفه ای شرکتی اینجا کلیک کنید!