بزرگترین درسی که به عنوان یک طراح آموخته اید چیست؟
در طول ۱۲ سال گذشته Dribbble در جامعه طراحی، ما از تعامل با تمام سطوح حرفه ای خلاق، از تصویرگران سرگرمی گرفته تا طراحان گرافیک آزاد، و متخصصان مختلف لذت برده ایم. کاربران ما با ارائه یک مرکز برای پروژههایی که احتمالاً گستردهترین طیف پروژهها از وب تا موبایل، تصویرسازی تا UI/UX، طراحی گرافیکی تا طراحی بازی و تحقیقات کاربر تا طراحی محصول هستند، تجربه زیادی دارند.
مهم نیست که چه نوع کار طراحی انجام می دهید، برخی از موضوعات و استراتژی های رایج را بررسی کنید که به برخی از بهترین متخصصان خلاق کمک می کند به موفقیت و رشد ادامه دهند.
در یک سوال اخیر در توییتر و اینستاگرام، از اعضای انجمن Dribbble پرسیدیم:
“بزرگترین درسی که به عنوان یک طراح آموخته اید چیست؟”
خوب، پاسخ ها ناامید کننده نبود. به عنوان نکات و بینش هایی از یک طراح به طراح دیگر، این نکات برای هر کسی که به دنبال درک عمیق تر فرآیند طراحی یا همکاری بهتر با طراحانی است که به سال آینده می روند مفید خواهد بود. مشاغل و مسئولیت های فعلی طراحی در صنایع بسیار متفاوت است، بنابراین آنچه را که قابل اجرا است در نظر داشته باشید و بقیه را برای پروژه های آینده در نظر داشته باشید.
و حالا برای چیزهای خوب…
۱٫ از مقایسه خود با دیگران دست بردارید.
سندرم ایمپوستر واقعی است و در صنعتی که بسیار به سمت سودمندی و کمال سوق داده می شود، گاهی اجتناب از آن دشوار است.
به یاد داشته باشید که طراحانی که به صورت آنلاین دنبال میکنید و آنها را دنبال میکنید، احتمالاً تجربه بیشتری یا تجربهای کاملاً متفاوت از شما دارند.
اگر به طراحی رسانه های اجتماعی علاقه زیادی دارید، ممکن است (ناخواسته) کار شما در یک اتاق پژواک از طراحان در صنایع مشابه وجود داشته باشد که روی پروژه های مشابه کار می کنند. سعی کنید اکانت های جدید را دنبال کنید، به دنبال نفوذ خارجی باشید و بیرون از دایره طراحی فوری خود به دنبال الهام باشید.
۲٫ شما هرگز نمی توانید به اندازه کافی تحقیق کنید.
بهترین طراحان بیشتر وقت خود را صرف یادگیری در مورد مشکل، افراد و فرصت ها می کنند. با کمال تعجب، زمانی که تحقیقات مناسب شما را در مسیر درست راهنمایی کند، زمان طراحی کمی مورد نیاز است. با یک تیم داخلی یا خارجی کار کنید یا خودتان انجام تحقیقات طراحی مناسب را تمرین کنید. وقتی صحبت از روش شناسی به میان می آید، مربیان می توانند کمک بزرگی باشند.
بدون انجام یا مشاوره تحقیقاتی برای پروژههای طراحی، ابزار ممکن است منحرف شود و تیم شما نمیداند چرا، چگونه یا چه کاری برای رفع آن انجام دهد.
و به یاد داشته باشید که برای کاربران خود طراحی کنید نه دیگر طراحان. این دو گروه از هم جدا بوده و خواهند بود. تعداد محدودی از شرکتها وجود دارند که محصولاتی را توسط و برای طراحان ایجاد میکنند، اما اکثر طراحان همیشه برای افراد غیرطراحی طراحی میکنند.
۳٫ طراحی یک فرآیند مشارکتی است.
محصول فرآیند طراحی به ندرت به این معناست که برای یک فرد مورد استفاده قرار گیرد یا از آن لذت ببرد، پس چرا این فرآیند باید متفاوت باشد؟ اگر با تیم و کاربران خود کار نمی کنید، بر خلاف آنها طراحی می کنید.
البته، به خاطر داشته باشید که راضی کردن همه غیرممکن است، بنابراین اگر طرحهای شما کادرهای اصلی را علامت زدهاند و تنها چیزی که باقی میماند، اولویت است، انعطافپذیر باشید.
۴٫ ارزش در دره ها وجود دارد.
احتمالاً شنیده اید که نمی توانید اوج ها را بدون پایینی ها داشته باشید. همین امر در مورد طراحی نیز صدق می کند. در دره ها ارزش وجود دارد هنگامی که می خواهید آن را ترک کنید، به سوار شدن بر موج ادامه دهید و به برخی از بهترین ایده هایی که تا به حال داشته اید، برخورد خواهید کرد.
اگر در یک چاله هستید، به حفاری ادامه دهید و ممکن است فقط طلا بزنید!
۵٫ ارتباط همه چیز است.
طراحان باید بتوانند ایده ها، فرآیند فکر و کار خود را به وضوح و قانع کننده توضیح دهند. هر عنصر طراحی باید متفکرانه باشد، اما اگر در مورد اطلاعات در هر مرحله از فرآیند طراحی بحثی وجود نداشته باشد، پروژه ها می توانند به سرعت شروع به خراب شدن کنند. پویا بودن طراح گرافیک در به روز بودن آن است و اطلاع از تمام اتفاقات حوزه کاری خودش.
در هر مرحله از راه با تیم، سازمان و کاربران نهایی خود ارتباط برقرار کنید.
۶٫ همه آنها نمی توانند گوهر باشند.
بیایید با واقعیت ها روبرو شویم. هر پروژه ای بهترین پروژه شما نخواهد بود، و این کاملاً اشکالی ندارد. در واقع، حتی پروژه هایی که بیشتر به آنها علاقه دارید، ممکن است بهترین پروژه های شما نباشند. گاهی اوقات شما فقط “در شیار” نیستید، اما اجازه ندهید که شما را پایین بیاورد. همه نویسندگان بلوک نویسندگان را دریافت می کنند، همه ورزشکاران بازی های بدی دارند و همه طراحان با چالش های طراحی روبرو هستند.
۷٫ مراقب سلامت روان خود باشید.
خوب، پس این یکی واقعاً به عنوان “گریه نکن” بیان شد. همه ما می توانیم با آن یکی همدلی کنیم.
به احتمال زیاد، اگر به کاری که انجام میدهید علاقه دارید، کار طراحی احتمالاً گاهی شما را به گریه میاندازد. اما کار شما نباید همیشه اینقدر خسته کننده باشد. اگر احساس میکنید بیشتر از وقتها به خاطر کار گریه میکنید، زمان تغییر فرا رسیده است.
۸٫ تمرین باعث کامل شدن می شود.
نکته ای از مهدکودک که هرگز نباید فراموش کنیم. در طراحی، تکرار، آزمایش و ارائه به کاربران نهایی مهم است… بیش از یک بار! طراحان باید همیشه در حال یادگیری باشند. چه در حال تمرین یک تکنیک/سبک جدید باشید یا یک نرم افزار صنعتی مرتبط را بررسی کنید، همیشه فضایی برای رشد وجود دارد.
۹٫ هرگز اهمیت یک بریف خوب را دست کم نگیرید.
این ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما لطفاً خلاصه را بخوانید. سپس دوباره بخوانید، این بار به آرامی. در صورت نامشخص بودن خلاصه، می توانید با مدیر طراحی، رئیس یا مشتری خود تماس بگیرید. قبل از اینکه ساعتها، روزها یا هفتهها کارتان را تلف کنید، این سوالات را از سر راه خود بردارید. هر زمان که از مراحل بعدی مطمئن نیستید، خلاصه را بخوانید و همیشه هر زمان که فکر کردید “تمام” شده اید، آن را بخوانید.
۱۰٫ لذت ببرید!
ممکن است مخالف باشید، و ممکن است گفتن آن ساده به نظر برسد، اما این احتمالاً مهمترین نکته است. مطمئناً همه ما این تجمل را نداریم که هر روز در مشاغل رویایی خود کار کنیم، اما لذت بردن از هر کاری که در حال حاضر انجام میدهید، مطمئناً کار خوبی است.
مثبت اندیشی، سطوح بالاتر رفاه و سلامت روانی بهتر با سرگرمی مرتبط هستند. بر کسی پوشیده نیست که افراد شاد در شغل خود سالم تر، الهام بخش تر و سازنده تر هستند.